ترازوی تَقَلب کُش|جشنواره تجارب برتر تربیتی
عبدالرضا   شیرکوند

عبدالرضا

شیرکوند

تهران

قرچک

شیخ فضل الله کریم

رتبه دوم کشوری

ترازوی تَقَلب کُش

ادمین 9

چکیده اثر

تقلب به عنوان یک فعالیت غیراخلاقی در محیط علمی برای یادگیری شناخته شده و انجام آن در مدرسه و کلاس درس، زمینه ای برای رفتار های غیراخلاقی در آینده را فراهم می کند. مساله ای که با آن مواجه بودم تلاش تعدادی از دانش آموزان کلاسم برای رساندن تقلب درسی به همکلاسی های خود در هنگام انجام پرسش شفاهی و کلاسی بود. ضرورت این موضوع ناشی از تربیت دانش آموز شش ساحتی و در تراز انقلاب اسلامی و فراهم نمودن زمینه های تقویت باورهای دینی دانش آموزان می باشد. در تجربه حاضر با استفاده از ترازوی تقلب کُش توانستم ضمن حرکت در مسیر پرورش دانش آموزان صادق و عدالت خواه، اصول اخلاقی و ارزش های اجتماعی را به آنها آموزش دادم و ضمن ارتقای خود باوری و توسعه اخلاق در دانش آموزان، دستیابی آنها به احساس شایستگی و ارزش شخصی تسهیل گردید. با عملیاتی نمودن این روش اجرایی توانستم باورهای ذهنی دانش آموزان را آشکار نموده و آنها را متقاعد کنم برخی از این قالب های فکری را مورد بازبینی و اصلاح قرار دهند تا منجر به تغییر نگرش و شکل دهی رفتار مطلوب در انها شود. نتایج حاکی از ترویج ارزش های اخلاقی در بین دانش آموزان و ایجاد فرهنگ نیل به اهداف بر پایه تلاش و کوشش صادقانه و به دست آوردن مهارت ها و استعدادها با روش های قانونی و اخلاقی بود که به رشد و پیشرفت یادگیری دانش آموزان گردید.

روش کار

در گام اول تلاش نمودم همزمان با جذاب و دلنشین نمودن فضای یاددهی – یادگیری در کلاس درس، صمیمیت بیشتری را نسبت به دانش آموزان نشان دهم و به طور عملی و قابل مشاهده و لمس رعایت انصاف و عدالت را به آنها نشان دهم. اما این اتفاق تاثیر چندانی در کاهش قابل تقلب تحصیلی که مورد انتظار من بود را نداشت. چرا که من تصمیم داشتم با تغییر بسترهای فکری دانش آموزانم، تمایل آنها به استفاده از پدیده تقلب درسی را به شدت کاهش داده و به نزدیک صفر برسانم. از آنجایی که دانش آموزانم در پایه هفتم بودند و بر اساس نظریه پیاژه در این سن تفکر انتزاعی در آنها در حال شکل گرفتن می باشد، به مدت دو جلسه با زبانی نزدیک به زبان خودشان، ساده و روشن درباره نادرست بودن به کارگیری تقلب تحصیلی و استفاده از آن برای کسب نمره بهتر یا کمک نمودن به سایر دوستان شان در حین پرسش های شفاهی و کتبی صحبت نمودم. خیلی ساده و خودمانی برای آنها توضیح دادم که بچه ها تقلب یک بیماری مهلک اجتماعی و واگیردار است که در صورت شیوع گسترده بین شما در کلاس درس، می توانند فرایند یاددهی - یادگیری را از پای در آورده و توان حرکت همه ما به سمت اهداف یادگیری و تعلیم و تربیت را به شدت کاهش داده و یا از بین ببرد. من با این سخنان می خواستم بینش و بصیرت آنها را نسبت به این بیماری، افزایش بدهم و از این مسیر احتمال استفاده آنها از این معضل آموزشی را کاهش بدهم. اما بررسی های دقیق و مستمر من در مدت زمان دو هفته بعد از بیان این مطالب، نشان داد که استفاده از پدیده تقلب درسی، همچنان در بین دو گروه از دانش آموزان کلاسم به قوت خود باقی است. یک گروه دانش آموزان ضعیف کلاسم بودند که معمولاً گمنام و بی نام نشان به انجام این کار مشغول بودند و دسته دوم بعضی از دانش آموزان کلاسم بودند که دارای سطح بالایی از خودکارآمدی تحصیلی پائین بودند. نتیجه همین بررسی باعث اتخاد این تصمیم گردید که برای یافتن مهم ترین دلایل گرایش دانش آموزان به این پدیده ناخوشایند ضمن مشاهده دقیق تر، به گفت و گو با آنها بپردازم. عده ای از آنها به فشار همسالان و عمومیت داشتن تقلب در محیط کلاس و در همه درس ها اشاره داشتند و بعضی هم می گفتند اهمیت کسب نمره بالا برای والدین و عدم زمان کافی برای مطالعه درس ها در منزل باعث روی آوردن شان به استفاده از تقلب می شود. سخت بودن سوالات پرسش شفاهی و کتبی، میل به برتری جویی، فشار برای گرفتن نمره بالا ، نشان دادن مرام و معرفت به همکلاسی ها و سخت گیرهای من هم از جمله دلایلی بود که توسط بچه ها بیان گردید. اتفاق جالب زمانی رخ داد که در یکی از روز ها، هنگامی که در حال گفت و گو با بچه ها بودم، ناگهان این فکر به ذهنم خطور کرد که از آنها بپرسم که آیا از ته دل و صمیم قلب خود با تقلب نمودن و تقلب رساندن به دوستان خود موافق هستند یا خیر؟ این سوال را از 17 نفر از دانش آموزانی که مشاهده نموده بودم و می دانستم که به شکل های مختلف از تقلب درسی استفاده نموده بودن، پرسیدم. بدون استثنا100% آنها پاسخ دادند که از تهِ قلب با این کار مخالف اند و دوست ندارند این کار را انجام بدهند. سوال دومی که آنها پرسیدم این بود که یک فایده و یک ضرر استفاده از تقلب را بیان کنید؟ خیلی جالب بود، بیشتر بچه ها به زیان ها و معایب تقلب تحصیلی اشاره نمودند و بعضی از آنها با مزاح و شوخی مواردی را به عنوان فایده و حِسن تقلب بیان کردند که عبارت و شکل بیان این فواید، نشان از عدم اعتقاد راسخ قلبی شان به این محاسن داشت. وقتی به این یقین رسیدم که تقریباً همه دانش آموزانم با اصل پدیده تقلب درسی مخالف اند، وارد مرحله اجرای راه حل مورد نظرم شدم. برای عملیاتی نمودن راه حل، در جلسه بعد مقوای یک جعبه خالی شیرینی را برداشتم و با استفاده از قیچی به تعداد دانش آموزان کلاسم، کارت های کوچک مستصیل شکل به ابعاد 5×2 سانتی متر آماده نمودم و در کلاس به هر کدام از دانش آموزان یک عدد از این کارت های کوچک را دادم. بعد از توزیع کارت های مقوایی از آنها خواستم تا روی این کارت ها دیدگاه و نظر واقعی خود را درباره تقلب بنویسند. من در آن جلسه کوچکترین صحبتی درباره مضرات و فواید تقلب درسی بیان ننمودم. فقط از آنها خواستم بر روی این کارت های کوچک فقط یک جمله بنویسند. به آنها توضیح دادم و تاکید نمودم که این جمله باید بیان کننده فایده یا زیان استفاده از تقلب تحصیلی در کلاس درس، جلسه امتحان، پرسش شفاهی، ارایه تکلیف و فعالیت به معلم و ....... باشد. به آنها تاکید بسیار نمودم که هیچ دانش آموزی حق نوشتن فایده و ضرر را با هم ندارد. به عبارت بهتر یا باید عیب تقلب را بنویسد و یا اینکه یک فایده آن را بیان کنند. بچه ها با شور و شوق فراوان شروع به نوشتن نمودند. نکته جذاب این قسمت اجرای راه حل این بود که بعضی از دانش آموزان حتی اجازه نمی دادند که دانش آموز کناری شان(بغل دستی اش) ببیند که آنها در حال نوشتن چه جمله ای بر روی کارت های مقوایی هستند؟ این کار آنها معصومیت و عصمت ذاتی بچه ها را به تصویر کشیده بود، یعنی فطرت و سرشت بچه ها همان گونه که حضرت علی (ع) در نامه ای که به امام حسن (ع) می نویسند، می فرمایند: قلب کودک مانند زمین خالی است که هر بذری در او بکارند می روید، چه قدر صاف، صیقلی و بی آلایش است. به زبان ساده تر این که اگر بتوانیم کمی بر روی این زمین خالی و چارچوب های ذهنی او کار کنیم، به نحوی که بسترهای فکری او را جابجا شود، اندیشه گرایش به استفاده از تقلب و تقلب رساندن به دیگران از فضای فکری او رخت بر می بندد. زمانی که نوشتن دیدگاه های قلبی و شخصی دانش آموزان به پایان رسید، ترازوی دوکفه ای دست سازی را که مانی یکی از دانش آموزان کلاس برای یادگیری مفهوم جرم و اندازه گیری آن ساخته بود را از روی میز برداشتم و همان طور که آن را به دانش آموزان نشان می دادم، توضیح دادم که اکنون باید کارت هایی که نظر خود را روی آن نوشته اند را داخل یکی از کفه های این ترازو قرار بدهند. به این ترتیب که ابتدا باید نظر خودشان را که روی این کارت نوشته اند را با صدای بلند برای سایر همکلاسی های خود بخوانند. اگر خودشان و من و بچه ها تایید نمودیم که نظر او بیان کننده فایده و مزیت استفاده از تقلب است آن را در کفه راست ترازو قرار می دهند و اگر جمله نوشته شده روی کارت، بیان کننده ضرر و زیان استفاده از تقلب تحصیلی در کلاس درس می باشد آن را در کفه سمت چپ ترازو قرار می دهند. هنگامی که مطمئن شدم که دانش آموزان منظور من را کاملاً متوجه شده اند از یکی از دانش آموزان به نام پرهام خواستم که ترازوی دست ساز دوکفه ای را بردارد و به جمع آوری کارت نوشته های بچه ها بپردازد. دانش آموزان با شور و شوق خاصی ابتدا جمله ای را که بر روی کارت نوشته بودند را با صدای بلند برای همکلاسی ها خود می خواندند و سپس کارت شان را بر روی کفه ی راست یا چپ ترازو قرار می دادند. یکی از بچه ها به نام یاشار هنگام قرار دادن دست نوشته خود بر روی ترازو گفت: آقا من یاد انتخابات و انداختن برگه رای در داخل صندوق رای افتادم. پدر و مادرم همیشه اجازه می دهند برگه رای آنها را من در داخل صندوق اخذ آراء بیندازم. چند نفر دیگر از بچه ها هم گفته یاشار را تایید نمودند و تجربه زیسته خود هنگام رای دادن به همراه خانواده را بیان نمودند. امیر عباس هم که جذب شکل و شمایل و نحوه کار این ترازوی دست ساز شده بود، از خاطره ساخت این ترازو در دوره ابتدایی سخن گفت. او تعریف نمود که من در دوره ابتدایی شبیه این ترازو را با کمک پدرم و با استفاده از لیوان های یک بار مصرف کاغذی ساخته بودم، اما انصافاً به خوبی این ترازو کار نمی کرد. بعد از گذشت مدت زمان 10 دقیقه، پرهام به سمت تک تک دانش آموزانی می رفت که در حالی که پشت نیمکت خود نشسته بودند، اما نقطه نظرات خود را روی کارت شان نوشته بودند. پرهام با نزدیک نمودن کفه های ترازو به دانش آموزان از آنها می خواست ابتدا جمله نوشته شده روی کارت را با صدای بلند و رسا بخوانند. سپس همگی تایید می نمودند که این جمله مزیت تقلب است یا عیب آن؟ سپس شروع به جمع آوری کارت نوشته های آنها بر روی کفه های راست یا چپ ترازو می نمود. من نیز با جلب توجه بچه ها از آنها خواستم تا هنگام قرار دادن برگه مقوایی بر روی کفه های ترازو، بالا و پایین رفتن کفه های ترازو را به دقت مشاهده کنند. هر 5 دقیقه یک بار هم از آنها درخواست می نمودم که پیش بینی کنند که در انتهای کار جمع آوری نظرات همه بچه ها، بالاخره کفه سمت راست ترازو سنگین تر خواهد شد یا کفه سمت چپ؟ پیش بینی اکثریت قریب به اتفاق بچه ها این بود که در نهایت کفه سمت راست ترازو سنگین تر خواهد شد. وقتی همه دانش آموزان کارت نوشته های خود را در داخل کفه های ترازو گذاشتند، از آنها درخواست نمودم تا با نگاه کردن به ترازو بگویند که کفه راست ترازو سنگین تر است یا کفه سمت چپ؟ بچه ها بلافاصله همگی با هم گفتند: معلوم است کفه سمت راست؟ اکنون زمان پرسیدن سوال اصلی بود. تمام رُخ رو به بچه ها نموده و از آنها سوال نمودم: خودتان بگویید که شما در کفه سمت راست ترازو چه عیب های تقلب تحصیلی را قرار داده بودید یا محاسن آن را؟ چند نفر از آنها گفتند: عیب و ایرادات استفاده از تقلب در کلاس و جلسه امتحان را در کفه سمت راست ترازو گذاشتیم. در ادامه به آنها گفتم: به نظرشما ترازو الان با زبان بی زبانی می خواهد چه چیزی را به ما بگوید؟ آرین جواب داد: می خواهد به ما بگوید ضررهای استفاده از تقلب تحصیلی، بسیار بیشتر از فواید آن است. امیر مهدی از منظر تجارب زیسته خود به سوال پاسخ داد و گفت: آقا ما الان با این ترازو وزن خوبی ها و بدی های تقلب را اندازه گیری نمودیم و متوجه شدیم وزن بدی هایش بسیار بیشتر از وزن خوبی های آن است، بنابراین به نظر من نباید از آن استفاده کنیم. یکی دیگر از بچه ها به نام پویان چندین مرتبه دست خود را بلند نموده بود تا مطلب خود را بیان کند. وقتی اجازه دادم نظر فوق العاده ای داد. او گفت: آقا من یاد حرف پدرم افتادم که همواره به ما می گوید: قبل از انجام هر کاری و پیش از به سخن آوردن هر حرفی آن را سبک و سنگین کنید تا نتیجه مطلوبی به دست آورید و هرگز پشیمان نشوید. شما امروز با این روشی که به کار گرفتید، حرف پدرم را به من نشان دادید و تازه امروز متوجه شدم که او چه می گوید؟ از شما ممنونم به ما درس بزرگی دادید من سعی می کنم در زندگی همیشه از این سبک و سنگین نمودن نظرات در زندگی استفاده خواهم نمود. بعد شنیدن نقطه نظرات بچه ها وارد مرحله بعدی شدیم. حالا نوبت شمارش کارت نوشته های حاوی نظرات بچه ها بود. زمانی که شمارش کارت نوشته را انجام دادیم دریافتیم که تعداد کل کارت نوشته ها 24 عدد می باشد. در ادامه تعداد کارت نوشته های داخل کفه سمت راست را شمردیم که 19 عدد بود و 5 کارت هم که حاوی جملات بچه ها در مورد فایده استفاده از تقلب بود در کفه سمت چپ ترازو قرار داده شده بود. کاملاً مشخص بود که بچه ها حق مطلب را فرا گرفته بودند. با چشمان خود سنگینی کفه ی ترازوی حاوی اشکالات استفاده از تقلب را حس کرده بودند. خود آنها با دستان خود به یکدیگر ثابت نموده بودند که حرکت در این مسیر اشتباه است و نمونه ساده ترازوی سنجش اعمال را مشاهده کرده بودند. در پایان کلاس به آنها گفتم بچه ها کاری که ما امروز انجام دادیم استفاده از مهارت تفکر انتقادی بود. تفکر انتقادی به زبان بسیار ساده یعنی هنگام انجام هر کاری معایب و محاسن آن را در نظر بگیرید و هم خوبی های آن را ببینید و هم بدی های آن را در نظر بگیرید تا در نهایت بتوانید یک تصمیم درست و منطقی بگیرید. سپس از آنها خواستم به من بگویند که امروز چه تصمیم درستی گرفتید؟ همگی باهم گفتند: اینکه هرگز در زندگی از تقلب استفاده نکنیم. جلسه آنروز در خاطره و ذهن همه بچه ها ماندگار گردید و تا مدت ها در مورد اجرای جالبی که داشتیم با هم صحبت می نمودند.

نوآوری

نوآوری این تجربه در ایجاد ارتباط معنی دار بین باورهای دینی و اعتقادات قلبی دانش آموزان در جهت شکل گیری اخلاق حرفه ای دانش آموزان، اجتناب از بی اخلاقی های مختلف و تعمیق باورهای دینی و اسلامی استفاده گردد تا عمیقاً بپذیرند که اگر الان به خودشان اجازه بدهید بدون این که زحمت بکشند نمره ای را به دست بیاورید، در آینده هم با همین مکانیزم به خودشان اجازه خواهند داد که بدون این که تحمل رنج و سختی، چیزهای دیگری را به دست آورند که از نظر دینی، شرعی، اخلاقی، عرفی، منطقی و عقلانی ناپسند و نادرست است.

نتایج

بعد از این که دانش آموزان عملکرد ترازوی تقلب کُش را در توزین خوبی ها و بدی های استفاده از تقلب، دیدند شاهد شواهد رفتاری اصلاح شده آنها در زمینه کاهش گرایش به استفاده از تقلب و احترام به باورهای اخلاقی و ارزش هایی بودم که جزو اعتقادات دانش آموزانم بود. به وضوح مشاهده نمودم که بازبینی های صورت پذیرفته در طرحواره های ذهنی دانش آموزان مانند یک فيلتر عمل و رفتار نادرست آنها در زمینه استفاده از تقلب را که در تضاد با ارزش ها و باروهای فطری و قلبی شان بود را تحت تاثیر قرار داده بود. این اتفاق خوشایند به من نشان دادکه اگر بستر و موقعیتی را فراهم نماییم تا دانش آموزان هر چه بیشتر و بهتر نسبت به هنجارها و ارزش های اجتماعی احترام بگذارند و در برابر آنها نوعی تعهد و پایبندی داشته باشند، احتمال می رود که هنگام شرکت در آزمون های شفاهی و کتبی در کلاس درس، کمتر مرتکب تقلب تحصیلی شوند. نکته جذاب دیگری که به آن رسیدم این بود که می توان با مدیریت و کاهش فضای رقابتی بین دانش آموزان در کلاس درس انگیزه استفاده از تقلب تحصیلی در آزمون های شفاهی و کتبی را هم کاهش داد. طبق اذعان دانش آموزان که می گفتند رقابت آنها برای کسب نمرات بالاتر سبب گرایش آن ها به سمت استفاده از تقلب می شود با اجرای این راهکار بشدت کم شده است. همچنین دانش آموزانی که در ابتدای سال تحصیلی به دنبال آن بودند تا توانمندهایی خودشان را با استفاده از تقلب درسی به رُخ همکلاسی های خود بکشند و نمرات خوبی را در مدرسه و امتحان به دست بیاورند و یا از گرفتن نمره بد اجتناب کنند، نیز به میزان قابل توجهی از این رفتارهای خود دست کشیده بودند.

واژگان کلیدی

حیات طیبه،علوم تجربی،دانش آموز شش ساحتی، تقلب، سند تحول بنیادین.